عموم اختلافات موجود در جامعه حقوقی هستند بدین معنا که در دادگاه ها و شوراهای حل اختلاف قابل رسیدگی و حل و فصل می باشند. در این گونه دعاوی عموما تعمدی مشاهده نمی شود.

نباید فراموش کرد که اصولا دعاوی حقوقی بسیار تخصصی و حرفه ای بوده و دقت نظر و تجربه ی ویژه ای را می طلبد و نباید به این دعاوی ساده انگارانه نگاه کرد و با سهل انگاری و به طور غیر حرفه ای با آن روبرو شد، چه در مقام طرح دعوی و چه در مقام دفاع بنابراین چگونگی مطرح شدن دادخواست و ایرادات شکلی و ضمائم و هزینه های آن و همینطور چگونگی طرح دفاع ماهیتی نیاز به دانش حقوقی آیین دادرسی مدنی و فنون لایحه نویسی و تبادل لوایح دارد.

گستردگی دعاوی حقوقی از این جهت است که وسعت حوزه آن به شکلی است با زندگی افراد جامعه بیشتر ارتباط  دارد بطور کلی هیچ شخصی نیست که در زندگی خود با مسائل حقوقی به معنای خاص برخورد نداشته باشد که ممکن است  به اختلافات و دعاوی حقوقی منجر شود.                                 

اقامه دعوای حقوقی با تقدیم دادخواست به دادگاه دارای صلاحیت و پرداخت هزینه دادرسی است .

برای تعیین دادگاه صالح در دعوای حقوقی، دعاوی را به منقول و غیر منقول تقسیم می کنند و به طور خلاصه برای دعوای منقول که غالب دعاوی را شامل می شود شهر محل اقامت خوانده را صالح می دانند و برای دعاوی غیر منقول دادگاه محل مال غیر منقول را صالح می دانند.

همچنان که گفتیم دعاوی حقوقی با تقدیم دادخواست و تنظیم و تکمیل آن شروع می شود .

دادخواست فرم و دارای فرمت چاپی مخصوصی است که فرد با تکمیل کردن مشخصات خود به عنوان خواهان، خوانده، خواسته و بهای خواسته و شرح خواسته از دادگاه تقاضای دادخواهی می کند،در دعوای حقوقی که خواهان شروع می کند لازم است که هزینه ای تحت عنوان هزینه دادرسی پرداخت شود  .             

هزینه دادرسی در دعاوی مالی و اقتصادی متغیر است و بستگی به این دارد که خواهان چه میزان مبلغی و خواسته ای از دادگاه دارد . اما در دعوای غیر مالی این هزینه ثابت و کمتر نیز می شود که البته در حال حاضر توسط دفاتر خدمات قضایی این امر انجام می شود‌، درذیل  به پاره ای از آن اشاره می شود .

دادخواست هایی که مرتبط با قراردادهای اشخاص با هم و روابط مالی و معاملاتی آن ها می باشد: مثل مطالبه ثمن معامله، مطالبه اجرت المثل مال، فسخ قرارداد ملکی، تعدیل اجاره بها، مطالبه اجاره بها، الزام به تنظیم سند رسمی، الزام به تسلیم مال وغیره.

دادخواست هایی هم مرتبط یا اسناد سجلی است مثل باطل کردن شناسنامه وتغییر سن و نام  .

دادخواست هایی که مربوط به دعاوی خانوادگی هستند نیز دعوای حقوقی به شمار می روند مانند دعوای طلاق، دعوای الزام به نفقه، دعوای مطالبه مهریه، دعوای اعسار از پرداخت مهریه، دعوای تمکین، دعوای استرداد هدایای نامزدی و…

دعاوی تجاری که در قانون تجارت هم نام برده شده دعوای حقوقی به حساب می آیند. مثل دعوای ورشکستگی، عزل مدیر شرکت، انحلال شرکت و اختلافات بین شرکت و شرکا و…

امور غیر ترافعی یا حسبی که نیازمند دعوای و اختلاف هم نیستند از امور حقوقی محسوب می شوند. مثل حصر وارثت، مهر و موم ترکه، تقسیم ترکه و

فهرست